چه سبك هايي را ميتوان با ويلون نواخت
از دوران باروك، ويولن يكي از مهمترين سازهاي موسيقي كلاسيك بوده است، به چند دليل. لحن ويولن بالاتر از ساير سازها برجسته است و آن را براي نواختن يك خط ملودي مناسب مي كند. در دست يك نوازنده خوب، ويولن فوق العاده چابك است و مي تواند سكانس هاي سريع و دشوار نت ها را اجرا كند.
ويولن ها بخش بزرگي از يك اركستر را تشكيل مي دهند و معمولاً به دو بخش تقسيم مي شوند كه به عنوان ويولن اول و دوم شناخته مي شوند. آهنگسازان اغلب ملودي را به اولين ويولنها اختصاص ميدهند كه معمولاً با استفاده از موقعيتهاي بالاتر، بخش سختتري است. در مقابل، ويولن هاي دوم هارموني، الگوهاي همراهي يا ملودي را يك اكتاو كمتر از ويولن هاي اول مي نوازند. يك كوارتت زهي به طور مشابه داراي قطعاتي براي ويولن اول و دوم، و همچنين يك قطعه ويولا، و يك ساز باس، مانند ويولن سل يا، به ندرت، كنترباس است.
جازاولين اشارات به اجراي جاز با استفاده از ويولن به عنوان يك ساز انفرادي در دهه هاي اول قرن بيستم ثبت شده است. جو ونوتي، يكي از اولين نوازندگان ويولن جاز، به دليل همكاري با گيتاريست ادي لانگ در دهه 1920 شناخته شده است. از آن زمان تاكنون نوازندگان بداهه نواز ويولن بسياري از جمله استفان گراپلي، استاف اسميت، ادي ساوت، رجينا كارتر، جاني فريگو، جان بليك، آدام تاوبيتز، لروي جنكينز و ژان لوك پونتي وجود داشته اند. در حالي كه دارول انجر و مارك اوكانر در درجه اول ويولونيست هاي جاز نيستند، بخش قابل توجهي از حرفه خود را صرف نواختن جاز كرده اند. ييليان كانيزارس ويولونيست سوئيسي-كوبايي جاز را با موسيقي كوبايي تركيب مي كند.[36]
ويولنها همچنين در گروههايي ظاهر ميشوند كه پسزمينههاي اركستري بسياري از ضبطهاي جاز را فراهم ميكنند.
موسيقي كلاسيك هنديويولن هندي، در حالي كه اساساً همان ابزاري است كه در موسيقي غربي استفاده مي شود، از برخي جهات متفاوت است.[37] ساز به گونه اي كوك مي شود كه سيم هاي IV و III (G و D در ويولن با كوك غربي) و سيم هاي II و I (A و E) جفت هاي sa–pa (do–sol) باشند و صداهاي يكساني داشته باشند اما آفست شوند. با يك اكتاو، شبيه اسكورداتورهاي معمولي يا كوك هاي متقاطع كمانچه مانند G3-D4-G4-D5 يا A3-E4-A4-E5. تونيك sa (do) ثابت نيست، اما به طور متغير تنظيم شده است تا خواننده يا نوازنده اصلي را در خود جاي دهد. نحوه در دست گرفتن ساز توسط نوازنده از موسيقي غربي تا هندي متفاوت است. در موسيقي هندي، نوازنده به صورت ضربدري روي زمين مينشيند و پاي راست را جلوي آنها قرار ميدهد. طومار ساز روي پا قرار دارد. اين موقعيت به دليل ماهيت موسيقي هندي براي خوب نواختن ضروري است. دست مي تواند در سراسر صفحه انگشت حركت كند و موقعيت مشخصي براي دست چپ وجود ندارد، بنابراين مهم است كه ويولن در يك موقعيت ثابت و بدون حركت باشد.
حداقل تا دهه 1970، بيشتر انواع موسيقي عامه پسند از بخش هاي زهي آرشه اي استفاده مي كردند. آنها به طور گسترده در موسيقي عامه پسند در طول دهه 1920 و اوايل دهه 1930 مورد استفاده قرار گرفتند. با ظهور موسيقي سوئينگ، از سال 1935 تا 1945، اغلب از صداي زه براي افزودن به موسيقي بيگ باند استفاده مي شد. پس از دوران سوئينگ، از اواخر دهه 1940 تا اواسط دهه 1950، زهي در موسيقي پاپ سنتي احيا شد. اين روند در اواخر دهه 1960، با احياي قابل توجه استفاده از تار، به ويژه در موسيقي سول، شتاب گرفت. ضبط هاي محبوب موتاون در اواخر دهه 1960 و 1970 به شدت به سيم ها به عنوان بخشي از بافت علامت تجاري خود متكي بودند. ظهور موسيقي ديسكو در دهه 1970 اين روند را با استفاده زياد از سازهاي زهي در اركسترهاي محبوب ديسكو ادامه داد (به عنوان مثال، اركستر عشق نامحدود، اركستر بيدو، اركستر هيولا، اركستر سالسول، MFSB).
برچسب: ،
ادامه مطلب